در حال حاضر بزرگترین تولیدکننده گوشت مرغ کشور هستیم
پدربزرگها و مادربزرگها دنیایی از تجربهها، خاطرات و تلخی و شیرینی روزگار را قطرهقطره در فنجان قصه و حکایت میچکانند و ما در روزهای کشدار تابستان یا شبهای بلند زمستان آن را جرعهجرعه مینوشیم. با شیرینی این تجربهها و پندها روزگار میگذرانیم و تلخی آنها نیز در روز مبادا همان روزهایی که سر دوراهیهای سخت زندگی قرار میگیریم مثل یک معجزه الهی به دادمان میرسد و ما را از تصمیم اشتباه بازمیدارد. سنبله نیز در صفحه خاطرات و خدمات خود ضمن معرفی پیشکسوتان حوزههای مرتبط با فعالیت نشریه، سردوگرم روزگارشان را قدم به قدم به عقب برمیگردد تا یادگاری مکتوب برای سنبله و راهنمایی برای آیندگان باشد. در صفحات این شماره خاطرات و خدمات میزبان مجتبی رسولی مدیرعامل و سهامدار شرکت سپید ماکیان بودیم. مردی که با وجود تمام سختیهایی که از دوران کودکی تا سالیان طولانی همراه او بوده، هیچگاه ناامید نشدهاست بلکه همواره با تلاشی مضاعف و روحیهای جنگجو، درصدد یافتن راههای جدیدی برای رهایی از مشکلات زندگی بودهاست و همین روحیه باعث شده که درحال حاضر در زندگی انسان موفق و موثری باشد.
نارمک، محلهای که شباهتی به شکل امروزی خود نداشت
مجتبی رسولی متولد 19تیر 1327 در تهران است که دوران مدرسه و تحصیل و حدودا 35 سال از عمر خود را در منطقه نارمک گذراندهاست. وی درباره حال و هوای آن زمان نارمک برای من صحبت میکند. «نارمک قرار بود شهرکهایی برای کارمندان دولت باشد که زمینهای آن در زمان دکتر مصدق خریداری و توزیع شده بود. پدرم کارمند سازمان برنامه بود در نتیجه در آن زمان خانهای در این محله به او فروخته شد. البته در آن زمان نارمک در واقع بیابان بود و به شکل امروزی خود شباهتی نداشت بهطوری که یکی از تفریحات ما در شب شمردن ماشینهایی بود که در فاصله 4کیلومتری از جاده به سمت آبعلی میرفتند».
تحصیل در مدرسهای با معلمان بزرگ
رسولی دوران تحصیل خود را در مدارسی مانند خورشید، سروش و دردشت گذرانده و از سال 42 تا 45 یعنی سه سال آخر دبیرستان را در مدرسه کمال و در رشته طبیعی مشغول به تحصیل بودهاست. این دبیرستان توسط مرحومان دکتر سحابی، مهندس بازرگان و آیتالله طالقانی در سال 1337 و با هدف نوعی نخبهپروری تاسیس شده بود. افراد مشهوری مانند مرحومان رجایی، بهشتی، باهنر و جناب پرویز خرسند از معلمان این دبیرستان بودند. به گفته رسولی در دبیرستان کمال توجه زیادی به دانشآموزان میشده و هرکسی هم بهراحتی نمیتوانسته وارد این مدرسه شود. مرحوم رجایی در غیاب دکتر سحابی که در آن دوران در زندان به سر میبرده، عملا مدیر مدرسه بوده البته این دبیرستان مدیر منصوب دولتی هم داشتهاست.
جای خالی پدر؛ خاطرهای تلخ از دوران کودکی
سنبله: برجستهترین خاطرهای که از دوران کودکیتان به خاطر دارید، چیست؟
یکی از برجستهترین و درعین حال تلخترین خاطرات دوران کودکی من مرگ پدرم بود. او بیماری قلبی داشت و دچار حملههای قلبی میشد و گاهی هم غش میکرد و همین بیماری درنهایت منجر به فوت ایشان در سن 54سالگی شد. من در آن زمان 12سال داشتم. جای خالی پدر در خانه همیشه غم بزرگی است که همواره در دل انسان باقی میماند. این حسرت شاید تا چند سال قبل هم در من وجود داشت در نتیجه نمیتوانم بگویم که دوران کودکی شیرینی داشتم.
سنبله: زندگی پس از فوت پدر چگونه گذشت؟
مادرم بسیار انسان قانع و درویش مسلکی بود که با حداقل درآمد خانه را اداره میکرد. ما خانوادهای پرجمعیت بودیم که در زمان فوت پدرم بزرگترین عضو خانواده 22سال و کوچکترین عضو 5سال داشت و مادرم به تنهایی ما را بزرگ کرد. در مورد مادرم میتوانم بگویم که در کمال نداری باز هم انسان بخشندهای بود. او بود که با کمک برادر بزرگم اجازه نداد که ما از خانواده جدا شویم و همه فرزندانش را در کنار خود نگه داشت.
سنبله: چند خواهر و برادر دارید و درحال حاضر مشغول به چه کاری هستند؟
من یک خواهر و هفت برادر داشتم و بچه پنجم خانواده هستم. متاسفانه سه برادرم در قید حیات نیستند. دو برادرم در این شرکت با من کار میکنند. یکی از برادرانم در رشته مهندسی تحصیل کرد و درحال حاضر کارهای ترجمه انجام میدهد. خواهرم در ایران دبیر بود، بعد از انقلاب بازنشسته شد و حالا با همسرش در دانمارک زندگی میکند.
سنبله: چگونه با همسرتان آشنا شدید و در چه سالی ازدواج کردید؟
در دانشگاه شهید رجایی فعلی مجموعهای از انستیتوهای تکنولوژی بود که زیر نظر آموزش و پرورش فعالیت میکردند. این مرکز از طریق کنکور سراسری و در مقطع فوقدیپلم دانشجو میگرفت. من تا اوایل انقلاب در آنجا برنامهنویسی تدریس میکردم و با همسرم هم در همان جا آشنا شدم و سال57 با او ازدواج کردم.
سنبله: چند فرزند دارید؟
یک پسر و یک دختر دارم که قبلا در این شرکت با من کار میکردند اما حالا حدود یک سال است که مستقل شدهاند.
دوران دانشجویی و فعالیتهای سیاسی
رسولی از نحوه قبولی در دانشگاه و فعالیتهای سیاسی در این دوران برایم تعریف میکند و میگوید: «من در مدرسه جزء شاگردان درسخوان بودم بههمین دلیل با انتخاب رشته طبیعی قصد داشتم که پزشک شوم ولی مشکلات مالی همواره مانعی بر سر راهم بود. به دلیل این مشکلات تصمیم گرفتم که تحصیلاتم را فقط در تهران ادامه دهم و به شهرهای دیگر فکر نکنم. در رشته پزشکی تهران قبول نشدم در نتیجه در سال45 در سن 18سالگی وارد دانشگاه شدم و به تحصیل در رشته جنگل در محل دانشکده کشاورزی کرج اکتفا کردم. اگرچه فعالیتهای سیاسی من از دوران دبیرستان شروع شد اما زندگی من در دوران دانشجویی به شدت تحت تاثیر جریانات سیاسی بود و همین مسئله باعث شد که در دانشگاه در حد یک دانشجوی معمولی و متوسط باشم».
مجتبی رسولی پس از کسب مدرک لیسانس دوران سربازی خود را در سپاه ترویج در ساری میگذراند اما فعالیتهای سیاسی او در نهایت منجر به دستگیری و زندانی شدن او میشود. «در اردیبهشت سال50 دستگیر و یک شب را در ساواک ساری گذراندم بعد از آن به تهران منتقل شدم. در آنجا پس از بازجویی، به سه سال زندان محکوم شدم. دوران محکومیت خود را در زندانهای قصر و قزلحصار گذراندم. البته یکی از شانسهای من در زندگی دستگیری در آن دوره زمانی بود چون دوستانم میدانستند که من تحت تعقیب هستم به همین دلیل از من خواستند برای در امان ماندن به خانه آنها بروم اما من برای جلوگیری از ایجاد دردسر، پیشنهاد آنها را رد کردم و به ساری و به محل خدمتم برگشتم غافل از اینکه منظور آنها از خانه، خانه تیمی است. این افراد چهار ماه بعد در یک درگیری در آن خانه کشته شدند. سال53 از زندان آزاد شدم و به دنبال سربازی نیمهتمام خود رفتم تا آن را تمام کنم اما در برگهای که به من داده شد نوشته بودند که به جرم جنایت از خدمت وظیفه محروم هستم. این مسئله برای من دردسرساز بود برای حل این مشکل به اداره ترویج رفتم و از آنها نامهای گرفتم و برای پیدا کردن کار و استخدام از این برگه استفاده میکردم».
«من تا انقلاب اعتقادات سیاسی داشتم اما دیگر کار تشکیلاتی انجام نمیدادم و فعالیتهای سیاسی را کنار گذاشتم و بعدها دیدگاهم نیز عوض شد». رسولی با بیان این مطلب خاطرهای جالب از یکی از آخرین حضورش در محافل سیاسی برایم تعریف میکند: «قرار بود سال56 یک سخنرانی به مناسبت تولد امام رضا در باغ گلزار در کاروانسرای سنگ کرج برگزار شود که بیشتر جنبه سیاسی داشت. من در آستانه باغ با برادر مرحومم که وکیل بود، مرحوم داریوش فروهر و جمعی دیگر از ملیون برخورد کردم. باغ در ته کوچه بود. قبل از ورود به محل سخنرانی به برادرم گفتم کاش ماشین را در خیابان اصلی پارک میکردم تا در موقع اضطرار به راحتی فرار کنیم و ماجرای شب گذشته و حمله به محل سخنرانی بهآذین در دانشگاه صنعتی و ضرب و شتم حاضران را برایش تعریف کردم اما برادرم به من اطمینان خاطر داد که حملهای در کار نیست. ما در سالن سخنرانی نشسته بودیم که برادرم برای انجام یک کار وکالت در چالوس ناچار به ترک جلسه سخنرانی شد اما یک ربع بعد برگشت و گفت که چند ماشین مشکوک دیده در نتیجه از من خواست که ماشین خود را جابه جا کنم. زمانی که داشتم ماشین را در خیابان اصلی به سمت قلعه حسن خان پارک میکردم، افرادی را دیدم که به محل سخنرانی حمله میکردند و شخصی که در ماشین پیکان کنارم نشسته با یک بی سیم دستور حمله میدهد. من دیگر نماندم و فرار کردم».
آشنایی با کامپیوتر و آغاز فصلی جدید در زندگی
رسولی بعد از زندان مدتی در یک شرکت فروشنده ماشینآلات راهسازی بهعنوان بازاریاب کار میکند اما شش ماه بعد بهدلیل عدم موفقیت در فروش از کار اخراج میشود. یک هفته بعد از طریق یکی از دوستانش با شرکت ایران ویدگان آشنا میشود که به گفته او اولین شرکت در زمینه انفورماتیک بوده که توسط عبدالعزیز فرمانفرمایان تاسیس شده بود. این شرکت در زمینه بانک اطلاعاتی کشاورزی کار میکرده و رسولی در بهمن 53 بهعنوان مشاور در آن مشغول به کار میشود. ورود به این شرکت آغاز فصلی جدید در زندگی او است: «شرکت ایران ویدگان با کارکنان وزارت کشاورزی قرارداد داشت تا دورههای کامپیوتر را به آنها تدریس کند و من هم در این کلاسها شرکت کردم و با کامپیوتر و برنامه نویسی آشنا شدم. با توجه به پیشرفتی که در یادگیری کامپیوتر داشتم معلم کامپیوتر از من خواست که در مقطع فوقلیسانس کامپیوتر در دانشگاه صنعتی آریامهر (دانشگاه صنعتیشریف) ثبتنام کنم. من هم به توصیه او گوش کردم و در کنکور قبول شدم. از همان روز اول دانشجویی هم در مدرسه عالی، برنامهنویسی کامپیوتر تدریس میکردم. در اواخر سال56 تصمیم گرفتم به مرکز کامپیوتر وزارت کشاورزی که در زمان خود بسیار مدرن و جدید بود، بروم که با استقبال مدیر وقت آن مرکز روبه رو شد. برای استخدام من و کسب موافقت ساواک وی از نفوذ معاون وقت وزارت کشاورزی جناب دکتر عجمی استفاده کرد».
یک مرغداری کوچک، سرآغاز ورود به زنجیره تولید
«بعد از انقلاب کامپیوترهای مرکز کامپیوتر وزارت کشاورزی متوقف شد و من وارد کارهای اجرایی وزارتخانه شدم و سال59 به کشت و صنعت مغان رفتم و در آنجا کارهای ستادی انجام دادم. بعد از گذشت دو سال به وزارتخانه و بخش مدیریت واحدهای تولیدی برگشتم و مدیرعامل یک گاوداری شدم. پس از آن یک دوره چهارساله مدیرعامل واحدهای مرغداری شدم. دوباره به مرکز کامپوتر برگشتم اما دیگر نمیتوانستم در آنجا کار کنم. در نتیجه از سال69 با برادرانم خانه پدری در نارمک را سرمایه کردیم و در نهایت یک مرغداری در صومعهسرا خریدیم. سال70 که تولید ما در مرغداری شروع شد کار در وزارتخانه را رها و خود را بازخرید کردم. در واقع ما با یک مرغداری کوچک شروع به کار کردیم اما درحال حاضر بزرگترین تولیدکننده گوشت مرغ کشور هستیم که تمام زنجیره تولید از تولید جوجه یکروزه تا مرغ گوشتی و فروش و توزیع آن در بازار را دربر میگیرد».
ایران در زمینه تکنولوژی تولید مرغ از دنیا عقب نیست
بحث که به شروع کار مهندس در مرغداری میکشد از وضعیت فعلی این صنعت در ایران میپرسم. رسولی میگوید: «بدون شک ایران در زمینه استفاده از تکنولوژی برای تولید مرغ در مرغداریها از دنیا عقب نیست و در چند سال اخیر هم برای افزایش بازدهی، سرمایهگذاری خوبی توسط مرغداران صورت گرفتهاست. مهمترین مسئله در پرورش مرغ در مرغداری تغذیه و تهویه است. درحال حاضر بیشتر مرغداریها از سیستم تهویه مناسب برخوردارند و بیشتر آنها مجهز به سیستم دانخوری اتوماتیک هم هستند و کمتر از سیستم دستی استفاده میکنند. دولت در زمینه بهینهسازی سوخت در مرغداریها بسیار کمک کردهاست. در کشورهای اروپایی بهدلیل گران بودن هزینه کارگر بیشتر از سیستم اتوماتیک استفاده میشود اما در ایران استفاده از کارگر برای انجام کارها اقتصادیتر است و راندمان بالایی دارد. من با قاطعیت میتوانم بگویم که راندمان ما در تولید جوجه از مزارع مرغ مادر بالاتر از کشورهای اروپا و آمریکاست و راندمان تولید در بخش مرغ گوشتی در شرکتهایی نظیر شرکت ما هم قطعا در سطح بهترین مرغداریهای اروپا و آمریکاست».
کمبود نقدینگی و تورم دو مشکل بزرگ تولید مرغ
تمام واحدهای تولیدی در ایران از کمبود نقدینگی رنج میبرند. دسترسی به پول درایران دشوار است و سرمایه معمولا در معاملات بورسی، خرید و فروش زمین و مسکن حبس میشود و وارد واحدهای تولیدی نمیشود. مدیرعامل شرکت سپیدماکیان با بیان این مطلب تاکید میکند: «مسئله بعدی تورم است». رسولی توضیح میدهد: «تورم نیاز به نقدینگی را بیشتر میکند. مثلا تورم ده سال اخیر را در نظر بگیرید؛ قیمت مرغ بسیار پایینتر از تورم حرکت کرده و درنتیجه مرغداران نتوانستند هزینههای تولید مرغ را از طریق درآمد فروش مرغ تامین کنند. در این میان با بازههای زمانی مانند سال 93 تا95 نیز مواجه میشویم که دولت به خاطر بحث تحریمها مرغ را ذخیره میکند و در نهایت مجبور میشود که این مرغ منجمد را با قیمت ارزان یعنی کمتر از نصف قیمت تمامشده شرکت پشتیبانی وارد بازار کند. بسیاری از دلالان این مرغ را خریدند و زیر قیمت خرید آن را فروختند. درنتیجه این اقدام قیمت مرغ پایین آمد و دولت برای کمک به این بخش، مرغ را دوباره از مرغدار خرید و ما وارد این دور باطل شدیم و دوسال این روند ادامه داشت که نتیجه آن ضرر حدود سههزار میلیارد تومان در صنعت بود. شرکت پشتیبانی حدود هزار و 500میلیارد تومان مطالبات لاوصول دارد و حدود 1000میلیارد تومان هم در این میان ضرر کردهاست. تمام این مسائل به ضرر مرغداران تمام میشود و مشکل کمبود نقدینگی در این بخش را دو چندان میکند».
نقش پررنگ دلالان در ضرر مرغداران
رسولی درباره حضور دلالان در بازار مرغ و نقش پررنگ آنها در کنترل قیمت مرغ نیز معتقد است: «مرغدار با دو فشار یا مشکل مواجه است. یکی از این فشارها دخالت دولت در بازار مرغ به بهانه تنظیم بازار و دیگری نقش نداشتن مرغداران در تعیین قیمت مرغ است. نقش دلالان در بازار مرغ بسیار پررنگ است و نفع آنها هم در این است که قیمت مرغ پایین باشد تا از این طریق سود فراوانی ببرند. ما زمانی در ایران کشتارگاههایی داشتیم که مرغ را از مرغدار میخریدند و پس از پروسس وارد بازار میکردند. اما درحال حاضر حدود 6هزار دلال در این بازار فعالیت میکنند که مرغ را از مرغدار خریداری کرده و به کشتارگاه میبرند و آن را کارمزدی میکشند. این دلالان در رقابت بسیار شدیدی با هم هستند و تمام تلاش خود را میکنند تا با اقداماتی مانند قطع پای مرغ یک سانت پایینتر از حد معمول یا گذاشتن شش و چینهدان در لاشه راندمان کار خود را بالا ببرند. هرجا هم که کم بیاورند، پول مرغدار را نمیدهند. بعضی از واردکنندگان دان مرغ هم دان را نسیه به مرغدار میدهند و در عوض مرغ آنها را میگیرند. به نظر من برای کوتاهی دست دلالان از بازار مرغ لازم است که کنترل بازار در دست توزیعکنندگان زنجیرهای قرار گیرد. مثلا شرکت ما کار توزیع مرغ را در چند فروشگاه زنجیرهای بدون حضور واسطه یا دلال انجام میدهد همچنین یکی از حسنهای کار ما این است که دلال جوجه، مرغ و دان را حذف کردیم».
فواید وجود زنجیره تولید برای مرغداران کوچک
به گفته رسولی شرکت سپیدماکیان بزرگترین زنجیره تولید مرغ کشور را در اختیار دارد که از ابتدای این زنجیره یعنی تولید جوجه یکروزه تا انتهای آن یعنی تولید مرغ گوشتی و عرضه و توزیع آن در بازار را دربر میگیرد. با توجه به این سابقه از او درباره لزوم وجود چنین زنجیرههایی و مزایای آن پرسیدم.
«بسیاری از کشورها وارد این عرصه شدهاند. در ترکیه قیمت جوجه یکروزه یا مرغ زنده معنی ندارد و فقط لاشه مرغ قیمت دارد. در آنجا حدود 20 زنجیره بزرگ وجود دارد که مدام هم در حال ادغام هستند. در ایران بهدلیل ایجاد اشتغال که بهخصوص بعداز انقلاب به وجود آمد به هرکس یک پروانه مرغداری داده شد و در نتیجه این کار اکنون حدود 20هزار مرغدار پراکنده داریم که تلفیق آنها تحت پوشش زنجیره کار بسیار سختی است. البته شرکت ما توانسته حدود 85 مرغدار را تحت پوشش خود قرار دهد. این مرغداران در شرایط بسیار مطلوبی کار میکنند. هیچ خطری مانند بازار فروش مرغ، تامین مواداولیه و... متوجه آنها نیست و فقط پرورشدهنده هستند. ما جوجه و دان را در مرغداری تحویل مرغداران میدهیم و آنها برای پرورش مرغ کارمزد دریافت میکنند و اگر راندمان کارشان بالا باشد جایزه دریافت میکنند. این زنجیره برای مرغداران کوچک بسیار مفید است».
صادرات مرغ در ایران معنایی ندارد
«10درصد از تولید مرغ کل دنیا وارد بازار صادرات یا بازار جهانی میشود. در دنیا 90 درصد مرغ تولیدی کشورها با قیمت مناسبی در بازارهای داخلی به فروش میرسد و ثبات قیمت وجود دارد بنابراین لازم است که 10 درصد باقیمانده برای تنظیم بازار داخلی به زیر قیمت تمام شده صادر شود. حتی تا سه سال گذشته اروپا برای صادرات مرغ خود یارانه پرداخت میکرد و شنیدم که ترکیه هنوز هم این یارانه را به تولیدکنندگان میدهد. در ایران تولیدکننده مرغ مجبور است که تولیدات خود را تحت نظارت دولت و با قیمت مصوب به فروش برساند در نتیجه این تولیدکننده از بازار داخلی سود چندانی نمیبرد و نمیتواند تولیدات خود را با یارانه صادر کند و دولت هم حاضر نیست که یارانه صادرات را پرداخت کند. پس تنها بازار محدودی مانند شیعیان عراق باقی میماند که علاقهمند به مصرف مرغ تولید ایران هستند. البته روابط سیاسی هم به شدت روی این مسئله سایه انداختهاست. با تمام این تفاسیر صادرات مرغ در ایران عملا معنایی ندارد. درحال حاضر مرغداران کوچک و خرده پا شرایط مناسبی ندارند و حتی وضعیت مرغداران بزرگی مانند ما هم مناسب نیست».
مرغ منجمد باید گرانتر از مرغ تازه فروخته شود
یکی از دلایل بیثباتی و افت قیمت مرغ، ورود مرغ منجمد به بازار توسط دولت است. از رسولی علت ذخیره مرغ را جویا شدم و از او خواستم تا نظرات خود برای مقابله با این مشکل را برای ما بگوید. «از آنجا که مرغ یک کالای استراتژیک است دولت اصرار دارد که همیشه یک ذخیره مرغ داشته باشد. این ذخیره باید قبل از اینکه تاریخ مرغ بگذرد وارد بازار شود. اما مسئلهای که در این میان مطرح میشود این است که چرا دولت باید مرغی را که با قیمت حدود 7هزار تومن از مرغدار خریداری کرده و حدود 500تومان هم برای حمل و انبار آن پرداخته باید همین مرغ را کیلویی 5هزار تومان در بازار به فروش برساند. قطعا نگهداری مرغ منجمد در فریزر بهتر از خرید مرغ تازه و فریز کردن آن است چون این مرغ در دمای منهای 36 تا 40درجه منجمد میشود و انجماد آن سریع است در نتیجه بافتهای آن سالمتر میماند و مراحل بهداشتی آن هم کاملا رعایت میشود یعنی مرغ از کشتارگاه بدون هیچ آلودگی وارد تونل انجماد میشود ولی میکروبها در مرغ تازه از دمای حدود 6درجه به بالا شروع به فعالیت میکنند و فسادپذیری آن شروع میشود. پس مرغ منجمد باید گرانتر از مرغ تازه باشد اما شرکت پشتیبانی مرغ منجمد را ارزانتر در بازار توزیع میکنند در صورتی که اگر با قیمت مناسب وارد بازار شود مشکلی ایجاد نمیکند. این مرغ منجمد حتی بازار صادرات ما را هم خراب کرد چراکه با قیمت ارزان از مرز به خارج از کشور قاچاق میشود».
تزریق هورمون به مرغ اصلا به سود تولیدکننده نیست
سنبله: یکی از نگرانیهای مصرفکنندگان گوشت مرغ، استفاده از هورمون در تولید آن است. آیا واقعا به مرغها برای رشد بیشتر هورمون تزریق میکنند؟
هورمون یک پروتئین است و اگر این پروتئین به صورت خوراکی مصرف شود آنزیمهای تجزیه کننده پروتئین در روده و معده آن را تجزیه میکنند در نتیجه لازم است که این هورمون حتما تزریق شود. از طرفی تزریق هورمون بسیار گران است. یک مرغ حداکثر دو کیلو و نیم وزن دارد و با قیمت حداکثر دوازده یا سیزده هزار تومان به فروش میرسد پس چه لزومی دارد که مرغدار صد هزار تومان برای تزریق هورمون به مرغ تولیدی خود هزینه کند؟ این مسئله اصلا به سود تولیدکننده نیست در نتیجه این حرف بیپایه و اساس است.
سنبله: پس با این تفاسیر دلیل رشد سریع این مرغها چیست؟
مرغهای موجود در مرغداریها به هیچ وجه دستکاری ژنتیکی نمیشوند. این مرغها از بین انواع مختلف مرغ انتخاب و پرورش مییابند. این انتخاب درست بین نژادهای مختلف مرغ بیش از صد سال است که انجام میشود و در نتیجه هر روز نژادهایی وارد چرخه تولید میشود که از نظر وزن گرفتن و مقاومت در برابر بیمای و سایر عوامل در وضعیت بهتری باشند.
سنبله: چه میزان از خوراک مرغ به ایران وارد میشود؟ به نظر شما باید در زمنیه تولید این محصولات سرمایهگذاری صورت گیرد؟
بیش از 80 درصد خوراک مرغها وارداتی است. درحال حاضر مسئله کم آبی در ایران مطرح است و کشت دانه ذرت یا سویا به آب زیادی نیاز دارد پس بهتر است که این آب محدود برای تولید محصولات مهمتر مصرف شود. روسیه سالی بیش از صد میلیون تن غلات تولید میکند همچنین کشورهای دیگری مانند اکراین، برزیل، آرژانتین، چین، آمریکا، کانادا و... غلات زیادی تولید میکنند. ما در طول یک سال حدود 8میلیون تن غلات مصرف میکنیم پس نیازی نیست که به کشت این محصولات بپردازیم چون واردات آن صرفه اقتصادی بیشتری دارد.
سنبله: نظر شما درباره پرورش مرغ به شیوه سنتی چیست؟
درحال حاضر مشکل اصلی برای پروش مرغ به این روش، بیماری آنفلوآنزاست که خطری برای کل صنعت مرغداری در دنیاست و ناقل آن پرندگان وحشی هستند. مرغهایی که در مرغداری پرورش داده میشوند هیچ تماسی با پرندگان وحشی ندارند اما این پرندگان میتوانند آنفلوآنزا را به مرغهایی که به روش سنتی پرورش داده میشوند، منتقل کنند درنتیجه مسئله آنفلوآنزا در ایران بیشتر متوجه همین مرغهای بومی و خانگی است. البته به عقیده شخصی من پرورش مرغ به این شیوه کار اقتصادی نیست و انجام آن چندان لزومی ندارد.
سنبله: برخی از کشورها تلاش میکنند که شیوه تولید مرغ به صورت انبوه را کنار بگذارند. به نظر شما این کار امکانپذیر است و چرا میخواهند این کار را انجام دهند؟
این اقدامات در راستای حمایت از حقوق حیوانات است و برخی معتقدند که مرغ نباید در شرایط غیرانسانی پرورش یابد و بهتر است در فضای باز و بهشیوه طبیعی خود رشد کنند. البته این مسئله در شرایط افزایش آنفلوآنزای پرندگان و شرایط بهداشتی چندان امکانپذیر نیست. بنابراین میتوان گفت صنعت مرغداری هنوز در دنیا صنعت رو به رشدی است چراکه یک پروتئین سالم، در دسترس و مفید است و از طرف دیگر به غیر آنفلوآنزای پرندگان و باکتری سالمونلا بیماری مشترکی بین انسان و طیور وجود ندارد.